خاطراتی از دفاع مقدس

نبرد درنقطه صفر مرزی سومار

برداشتی مستند از کتاب اردگاه نوشته آزاده جانباز میکاییل احمدزاده 

در آخرین روزهای جنگ تحمیلی دشمن با همکاری منافقین خلق عملیات گسترده ای علیه نیروهای ایرانی انجام داده بودند چندین کیلومتر به عمق خاک ایران از ناحیه جاده سومار به سه راهی ایلام نفوذ کرده بودند ما نیز در اثر در گیری های منطقه ای و تعقیب و گریز به حوالی شهر سومار که به دست متجاوزین عراقی افتاده بود رسیده بودیم. در روي جاده خاكي با آرايش باز راه مي رفتيم كه ناگهان يك خودروي عراقي در روي جاده درحال آمدن به سمت ما ديده شد يكي از سربازان دسته شناسائي كه عرب زبان هم بود درروي جاده نشست نشانه رفت ومابه هر سو پراكنده شديم سرباز شجاع با صداي بسيار به خودروي عراقي كه خیلي نزديك شده بود به عربي فریاد کشید:

قف : خودرو حامل يك افسر و دو نفر سرنشين و راننده بود آنها فرصت عكس العمل پيدا نكرده بودند در يك لحظه متوجه ما شده بوند وشايد خيال نمي كردند ما آزادانه در داخل محاصره آنها روي جاده راه برويم.


ادامه مطلب
[ شنبه 17 خرداد 1393برچسب:دفاع مقدس + ارتش + خاطرات + کاوشگر روز, ] [ 15:15 ] [ رضا ملک زاده ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 74 صفحه بعد